بستن
سانسور شده
R   بالای 17 سال
کارگردان :
سال انتشار :
کشور :
مرد پشت بامی یک فیلم در ژانر تاریخی, جنایی, درام, زندگینامه, عاشقانه و موسیقی به کارگردانی Derek Cianfrance و تولید 2025 در آمریکا است. از بازیگران این فیلم می توان به Juno Temple, Kirsten Dunst و Peter Dinklage اشاره کرد.
داستانی واقعی در مورد یک افسر سابق ارتش و پدری به نام جفری منچستر است که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند. حال جفری برای تأمین معاش به سرقت از رستورانهای مکدونالد روی میآورد، آن هم با روش عجیب بریدن سوراخهایی در سقف شان، تا جایی که به مرد پشت بامی معروف میشود. جفری پس از فرار از زندان...
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
«مرد پشتبامی» از آن فیلمهایی است که از همان شروع، جهان متفاوت و منحصربهفردی را پیش روی مخاطب قرار میدهد. اثری که نه صرفاً یک تریلر جنایی است و نه تنها یک درام روانشناختی؛ بلکه ترکیبی حسابشده از تعلیق، تنهایی، انتخابهای دردناک و پیامهایی درباره ماهیت انسان در شهری سرد و رو به فراموشی. Roofman 2025 فیلمی است که با روایت آرام اما پرتنشش، به پشتبامهای شهری میبرد که مردمش از پایین تنها سایهها را میبینند، اما قهرمان داستان از بالا همهچیز را با زاویهای متفاوت تماشا میکند. این فیلم بیش از هر چیز درباره دیدن است؛ درباره اینکه چگونه یک فرد میتواند از بیرون به زندگی انسانها نگاه کند و تصمیم بگیرد وارد آنها شود یا فاصلهاش را حفظ کند. «مرد پشتبامی» فیلمیست درباره مرز ناپیدای میان نظارهگری و دخالت، میان سکوت و فریاد، و میان حقیقتی که از بالا دیده میشود و واقعیتی که در پایین جریان دارد.
سازندگان فیلم جهانی خلق کردهاند که در آن شهر نه فقط یک پسزمینه، بلکه یک شخصیت است؛ شخصیتی سرد، پرازدحام، خسته و پوشیده از مه. پشتبامها در این فیلم نقش حیاتی دارند؛ آنها نه تنها محل حضور شخصیت اصلیاند، بلکه استعارهای هستند از فاصلهگرفتن، پناهگرفتن و فرار از جهان شلوغ. فیلم با انتخاب رنگبندی سرد، نورپردازی کمکنتراست و موسیقی ملایم اما نگرانکننده، بهسرعت تکلیف مخاطب را مشخص میکند: قرار است وارد دنیایی شویم که در آن هیچچیز بهاندازه ظاهرش ساده نیست. هر ساختمان و هر پنجره حامل داستانی است که شاید هرگز گفته نشود. این فضاسازی، یکی از بزرگترین دستاوردهای Roofman 2025 است و در تمام بخشهای فیلم، بار اصلی روایت را به دوش میکشد.
بدون لو دادن هیچ اتفاق مهمی، میتوان گفت فیلم داستان مردی را دنبال میکند که زندگیاش بهنوعی با پشتبامها گره خورده است. او بیشتر زمان خود را روی آنها میگذراند؛ نه برای پنهانشدن از جهان، بلکه برای یافتن زاویهای دیگر از حقیقت. او در سکوت، آدمها را میبیند، رفتارشان را تحلیل میکند و از دور شاهد تصمیمهایی میشود که شاید خودش زمانی مشابهشان را گرفته است. داستان فیلم با ریتمی متمرکز و شخصیتمحور پیش میرود. بخش زیادی از جذابیت فیلم ناشی از این است که تماشاگر پیوسته احساس میکند چیزی در حال رخدادن است؛ چیزی که آرام و تدریجی شکل میگیرد. «مرد پشتبامی» داستان فردی است که میان گذشته و اکنونش گیر کرده و تلاش میکند راهی پیدا کند تا از این تله فرار کند. انتخابهایی که انجام میدهد، نه همیشه درستاند و نه همیشه اشتباه، اما همیشه ریشه در زخمی دارند که بهتدریج بر مخاطب آشکار میشود. فیلم برخلاف بسیاری از تریلرها، از شوکهای ناگهانی استفاده نمیکند. تعلیق داستان از نوعی است که آرام بالا میرود، مثل بالا رفتن از پلههای یک ساختمان بلند، و تا پایان، مخاطب را روی نوک انگشت نگه میدارد.
قهرمان فیلم، شخصیتی عمیق و چندلایه دارد؛ مردی که انگار مدتهاست از جامعه فاصله گرفته و پشتبامها تنها مکانیاند که او را آرام میکنند. اما این فاصله باعث نشده نسبت به انسانها بیتفاوت باشد. برعکس، او زندگی مردم را دقیق زیر نظر دارد؛ نه برای کنترل، بلکه برای فهمیدن. شخصیت اصلی فیلم نه یک قهرمان کلاسیک است و نه یک ضدقهرمان. او انسانی کاملاً خاکستری است؛ فردی که از زخمهای گذشته فرار کرده اما همچنان پایبند چیزی است که نمیتواند رهایش کند. فیلم موفق میشود این شخصیت را با کمترین دیالوگ، اما با بیشترین عمق ممکن بسازد. نگاهها، مکثها و حرکتهای کوچک بدن، جایگزین حرفهایی میشوند که لازم نیست گفته شوند.
شخصیتهای فرعی فیلم نیز نقش تعیینکنندهای دارند. هرکدام بازتابی هستند از یکی از تصمیمهایی که شخصیت اصلی باید با آن روبهرو شود. برخی از این شخصیتها به او نزدیک میشوند، برخی باعث میشوند او بیشتر در خودش فرو برود، و برخی مسیر داستان را به سمت پیچهای تازه میبرند. یکی از نقاط قوت فیلم این است که شخصیتهای فرعی تنها تزئین نیستند؛ هرکدام همچون ضربهای کوچک بر روان شخصیت اصلی عمل میکنند و او را به تصمیمگیریهای تازه میرانند. ارتباطات میان شخصیتها، شبیه شبکهای ظریف است که تنها با یک حرکت ممکن است از هم بپاشد.
کارگردان فیلم کنترل کاملی بر ضرباهنگ دارد. ریتم فیلم نه کند است و نه عجول؛ دقیقاً بهاندازهای آهسته است که اجازه دهد شخصیتها نفس بکشند و تماشاگر فرصت کند لایههای پنهان را ببیند. اما این آرامی به هیچوجه کسالتبار نمیشود، زیرا تعلیق روانشناختی دائماً در جریان است. کارگردان از سکوت بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای خود استفاده کرده. سکوتهایی طولانی، اما پرتنش، که بهجای موسیقی، ضربان قلب مخاطب را بالا میبرد. قاببندیها نیز اغلب از بالا یا زاویههای بسته هستند، تا حس حصر و انزوا را تقویت کنند. صحنههایی که روی پشتبامها میگذرند، با دقت طراحی شدهاند و ترکیبی از زیباشناسی و واقعگرایی را ارائه میدهند. باد، مه، خطوط نور روی بامها… همه این جزئیات به ساختن جهان فیلم کمک میکنند.
موسیقی متن فیلم ملایم، مینیمال و حسابشده است. از آن دسته موسیقیهایی که تنها زمانی متوجه حضورش میشوید که ناپدید شود. سازهای زهی آرام، صدای پیانوهای کوتاه، و گاهی یک لایه الکترونیک آهسته، فضایی میسازد که با تنهایی شخصیت اصلی کاملاً هماهنگ است. افکتهای صوتی نیز نقشی مهم دارند: صدای باد روی پشتبامها، صدای ترافیک دوردست، صدای قدمها روی آسفالت سرد. این صداها واقعیت فضا را بالاتر میبرند و مخاطب را دقیقاً در محل قرار میدهند.
Roofman 2025 فیلمی است که بیشتر از آنکه بخواهد سرگرمتان کند، قصد دارد شما را درگیر کند؛ درگیر خودتان، گذشتههایتان، نگاهتان به آدمها و جهان. این فیلم از آن آثاری است که پس از تماشا، مدتها در ذهن میمانند؛ نه به خاطر یک صحنه شوکهکننده، بلکه بهخاطر حس سنگین و در عین حال شاعرانهای که بهوجود میآورد. اگر به دنبال فیلمی متفاوت، آرام اما پرتنش، شخصیتمحور، و با فضایی عمیق و شاعرانه هستید، «مرد پشتبامی» یکی از انتخابهای درخشان سال ۲۰۲۵ است. فیلمی درباره انسان، انتخاب، نگاهکردن و ناتوانی از فرارکردن از گذشته.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد