بستن
سانسور شده
R   بالای 17 سال
هانی انجام نده! یک فیلم در ژانر جنایی, دلهره آور, معمایی و هیجان انگیز به کارگردانی Ethan Coen و تولید 2025 در آمریکا است. از بازیگران این فیلم می توان به Aubrey Plaza, Chris Evans و Margaret Qualley اشاره کرد.
هانی اُداناهیو، کارآگاه خصوصی یک شهر کوچک، درگیر تحقیق درباره مجموعهای از مرگهای عجیب میشود که با کلیسایی اسرارآمیز ارتباط دارند.
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
سینمای نوآر از همان دهه ۴۰ میلادی با فیلمهایی همچون Double Indemnity و The Maltese Falcon بهعنوان یکی از شاخصترین ژانرهای سینمایی شکل گرفت. ویژگیهای مشترک آن شامل قهرمانهای خاکستری، فساد اجتماعی، شهرهای تاریک و معماهایی پر از خیانت و راز بود. حالا، پس از چند دهه، کارگردان نامآشنای هالیوود، ایتن کوئن، در کنار تدوینگر و همکار همیشگیاش تریسیا کوک، تصمیم گرفته با فیلم Honey Don’t! (2025) بار دیگر سراغ بازتعریف این ژانر برود. فیلم، دومین قسمت از سهگانهای است که آنها آن را «بیمووی لزبین» مینامند؛ پروژهای که قصد دارد هم با زبان سرگرمی و هم با نقد اجتماعی، در چارچوبی متفاوت تجربهای تازه برای مخاطب رقم بزند. Honey Don’t! با تلفیق طنز سیاه، معمای کارآگاهی و نقد ساختارهای قدرت مذهبی، تماشاگر را وارد دنیایی میکند که هم آشنا و هم بیقاعده به نظر میرسد.
فیلم حول محور هِنی اودوناهیو (با بازی مارگارت کوالی) میچرخد؛ کارآگاه خصوصی جوانی که در شهری کوچک و پر از راز و رمز زندگی میکند. او ناخواسته وارد پروندهای پیچیده از مرگهای مشکوک میشود که ردپای یک کلیسای پرنفوذ و کشیشی کاریزماتیک اما مرموز به نام درو دِولین (کریس ایوانز) در آن دیده میشود. هِنی در این مسیر با مأمور پلیسی به نام امجی فالکون (اوبری پلازا) همراه میشود. اتحاد این دو، که در ظاهر هیچ شباهتی به هم ندارند، به قلب ماجرا کشیده میشود؛ جایی که فساد، پنهانکاری و رازهای تاریک، پرده از چهرهی واقعی قدرت برمیدارند. فیلم تلاش میکند تا در قالب یک داستان نوآر مدرن، فضایی بسازد که در آن مرز میان حقیقت و دروغ، اخلاق و فساد، روشنایی و تاریکی بهشدت مبهم باشد.
مارگارت کوالی بار دیگر نشان میدهد که توانایی بالایی در ترکیب معصومیت و استحکام شخصیتی دارد. او در نقش کارآگاهی زن که باید با هم آسیبهای شخصی و هم فساد اجتماعی روبهرو شود، حضوری باورپذیر و پرانرژی دارد. شخصیت او لایههایی از آسیبپذیری و در عین حال سرسختی دارد که باعث میشود تماشاگر بهراحتی با او ارتباط بگیرد.
پلازا که بهخاطر بازیهای خاص و طنز زیرپوستیاش شناخته میشود، اینبار نقش پلیسی جدیتر اما همچنان با لحنی طعنهآمیز را برعهده دارد. رابطه او با هِنی پر از کنش و واکنشهای جذاب است؛ ترکیبی از تنش، طنز و همبستگی. حضور او به روایت جنبهای زندهتر و انسانیتر میدهد.
کریس ایوانز با فاصله گرفتن از نقشهای قهرمانانهاش، اینبار چهرهای تاریکتر را به نمایش میگذارد. او کشیشی کاریزماتیک و در عین حال تهدیدآمیز را به تصویر میکشد که در مرز میان جذابیت و وحشت قرار دارد. این بازی متفاوت نشان میدهد که ایوانز توانایی بالایی در ایفای نقشهای چندلایه و خاکستری دارد.
ایتن کوئن بار دیگر نشان میدهد که در تلفیق ژانرها استاد است. در Honey Don’t! او با استفاده از زبان نوآر کلاسیک — نورپردازیهای سایهدار، قابهای محدود، خیابانهای تاریک — و ترکیب آن با طنز سیاه و المانهای معاصر، فضایی منحصربهفرد میسازد. فیلم نه تنها ادای دینی به نوآر کلاسیک است، بلکه بازتعریفی از آن در بستر مدرن بهشمار میرود. استفاده از رنگهای سرد و نور کم، فضایی خفقانآور و پرتعلیق ایجاد میکند. دوربین اغلب شخصیتها را در قابهایی بسته و محدود قرار میدهد تا حس گیر افتادن در محیطی پر از فساد و راز به مخاطب منتقل شود.
موسیقی فیلم، ساخته کارتر بوروِل، همانند دیگر آثار کوئنها، نقش حیاتی در فضاسازی دارد. ترکیب ملودیهای مینیمال با تمهای تیره و رازآلود، فضایی خلق میکند که هم به معمای فیلم عمق میدهد و هم حس ناامنی و بیثباتی را تقویت میکند. صداگذاری فیلم نیز بهطور هوشمندانهای طراحی شده است؛ از صدای پای شخصیتها در خیابانهای خالی گرفته تا نجواهای مبهم کلیسا. هر عنصر صوتی به افزایش تنش و ایجاد حس تعلیق کمک میکند. فیلم با انتخاب قهرمانی زن در مرکز روایت، الگوی کلاسیک نوآر را بازنویسی میکند. هِنی نه یک کارآگاه مرد خشن، بلکه زنی است که با تمام ضعفها و قدرتهایش، روایت را پیش میبرد. یکی از تمهای مهم فیلم، فساد و قدرتطلبی در ساختارهای مذهبی است. کشیش دِولین نمادی است از چهرهی دوگانه قدرت؛ جایی که ایمان و فساد در کنار هم قرار میگیرند. برخلاف بسیاری از فیلمهای نوآر که کاملاً جدی هستند، Honey Don’t! از طنز سیاه برای ایجاد فاصله و در عین حال افزایش تلخی موقعیتها استفاده میکند. فیلم پرسشی بنیادی را مطرح میکند: آیا حقیقت اصلاً قابل کشف است؟ یا آنچه ما حقیقت میدانیم صرفاً برداشتهای شخصی و نسبی ماست؟
Honey Don’t را میتوان در کنار آثاری همچون Brick (2005) یا Under the Silver Lake (2018) بهعنوان نمونهای از نوآر مدرن قرار داد؛ فیلمهایی که تلاش میکنند روح کلاسیک نوآر را زنده نگه دارند اما آن را با زبان و دغدغههای معاصر ترکیب کنند. این اثر نشان میدهد که ژانر نوآر هنوز هم ظرفیت زیادی برای بازآفرینی دارد و میتواند در بسترهای متفاوتی همچون نقد مذهبی یا هویت جنسی روایت شود. فیلم Honey Don’t! (2025) تجربهای جسورانه در بازآفرینی ژانر نوآر است. با کارگردانی ایتن کوئن، بازیهای درخشان مارگارت کوالی و کریس ایوانز، فضاسازی تاریک و طنز سیاه، فیلم موفق میشود فضایی پر از تعلیق و راز خلق کند. هرچند ضعفهایی همچون پرداخت ناکامل شخصیتهای فرعی یا گاهی ریتم نامتعادل دارد، اما در مجموع اثری متفاوت و ارزشمند برای علاقهمندان به نوآر و سینمای غیرمتعارف است.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد