بستن
سانسور شده
عدالت مصنوعی یک فیلم در ژانر علمی تخیلی و هیجان انگیز به کارگردانی Simón Casal و تولید 2024 در اسپانیا است. از بازیگران این فیلم می توان به Alberto Ammann, Tamar Novas و Verónica Echegui اشاره کرد.
در آینده نزدیک، دولت قصد دارد قضات را با نرمافزار هوش مصنوعی جایگزین کند و متعهد میشود که سیستم قضایی را به طور مؤثر خودکار و غیرسیاسی کند. کارمن کوستا، یک قاضی برجسته، برای ارزیابی این رویه جدید دعوت شده است. با این حال...
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
فیلم اسپانیایی «عدالت مصنوعی» (Justicia Artificial) ساختهی سیمون کاسال، یکی از هوشمندانهترین تریلرهای سال ۲۰۲۴ است که مرز میان انسان و ماشین را در حوزهای بهشدت حساس، یعنی «عدالت»، مورد بررسی قرار میدهد. این اثر با نگاهی آیندهنگر و فلسفی، پرسشی بنیادی را مطرح میکند: اگر هوش مصنوعی بتواند بیطرفتر و سریعتر از انسان قضاوت کند، آیا هنوز به قاضی انسانی نیاز داریم؟ کارگردان با ترکیب فضای علمیتخیلی، درام حقوقی و تنش سیاسی، جهانی خلق میکند که به طرز نگرانکنندهای به واقعیت نزدیک است.
فیلم در آیندهای نزدیک جریان دارد، جایی که دولت اسپانیا تصمیم میگیرد سیستم قضایی کشور را به کمک یک هوش مصنوعی پیشرفته اداره کند. این پروژه با نام THENTE-1، ادعا میکند میتواند تمام دادههای حقوقی، سوابق قضایی و حتی رفتار متهمان را تحلیل کند و در نهایت «بیطرفترین رأی» را صادر کند. در مرکز ماجرا قاضی کارمن کوستا (با بازی درخشان ورونیکا اچِگوئی) قرار دارد؛ زنی با وجدان و ذهنی نقاد که به پروژه مشکوک است. هنگامیکه طراح اصلی سیستم به طرز مرموزی ناپدید میشود، او درگیر پروندهای میشود که نه تنها حقیقت دربارهی عدالت مصنوعی، بلکه مرز میان اخلاق، قدرت و انسانیت را زیر سؤال میبرد.
سیمون کاسال در مقام کارگردان، از همان آغاز با فضایی سرد، مینیمالیستی و پر از سایهها، جهانی میسازد که یادآور آیندهای نه چندان دور است. استفاده از رنگهای آبی و خاکستری، حس بیروحی و کنترلشدگی را القا میکند؛ جهانی که در آن انسانها خود را به تصمیمات ماشینها سپردهاند. دوربین اغلب از زاویههای محدود و قابهای بسته استفاده میکند، گویی تماشاگر در میان اتاقی پر از داده و الگوریتم زندانی شده است. همین انتخابهای تصویری باعث میشود تعلیق روانی فیلم حتی در لحظات آرام هم حفظ شود.
بازی ورونیکا اچِگوئی در نقش قاضی کارمن یکی از برجستهترین بخشهای فیلم است. او زنی است که میان دو دنیای متضاد گرفتار شده: دنیای قانون و دنیای وجدان. در چشمانش شک، ترس و پرسش دیده میشود؛ آیا عدالت بدون احساس ممکن است؟ آلبرتو آمان و آلبا گالوچا نیز در نقشهای مکمل، تصویری از سیاستمداران و مهندسانی ارائه میدهند که در پشت شعار پیشرفت، به دنبال کنترل و قدرتاند. هر کدام از آنها بخشی از سیستم را نمایندگی میکنند: علم، سیاست و فناوری؛ سه ضلع مثلثی که آینده عدالت را تعیین میکنند.
موسیقی متن با ترکیب صداهای دیجیتال و سازهای زهی، فضایی میان انسان و ماشین ایجاد میکند. ضربآهنگ آرام اما مداوم آن، حس تعلیق و اضطراب را حفظ میکند. در بسیاری از صحنهها، سکوت خود بهتنهایی به عنصر اصلی تبدیل میشود؛ سکوتی که از هزار کلمه سنگینتر است. افکتهای صوتی مانند صدای تایپ، کلیک موس و زمزمهی رباتیک در پسزمینه، نه فقط تزئینی بلکه معنادارند. آنها نشان میدهند که در دنیای فیلم، حتی «سکوت» نیز توسط ماشینها ساخته میشود.
از نظر طراحی صحنه و نور، فیلم ساده اما بسیار هوشمندانه است. ساختمانهای مدرن و سرد، اتاقهای دادگاه با نور سفید مصنوعی و حضور دائمی نمایشگرها، فضایی میسازند که حس انسانیت در آن در حال ناپدید شدن است. جلوههای ویژه اندک اما کاربردی هستند؛ همه چیز به اندازه استفاده شده تا واقعگرایی فیلم حفظ شود. کارگردان به جای اغراق در تکنولوژی، آن را بخشی از محیط روزمره نشان میدهد؛ درست مثل گوشی هوشمند یا دوربینهای امنیتی که دیگر عجیب به نظر نمیرسند.
فیلم بیش از آنکه دربارهی هوش مصنوعی باشد، دربارهی ترس از دست دادن کنترل است. شخصیت اصلی نه از فناوری، بلکه از حذف انسان از تصمیمگیری میترسد. این حس در بسیاری از بینندگان هم انعکاس مییابد؛ زیرا هرچه ماشینها هوشمندتر میشوند، سهم ما از تصمیم کمتر میشود. دلمشغولی فیلم این است که اگر عدالت توسط دادهها و الگوریتمها اداره شود، چه بر سر وجدان انسانی خواهد آمد؟ آیا عدالت، بیاحساس هم عادلانه است؟ این بخش از فیلم یادآور آثار فلسفی بزرگی چون «بلید رانر» و «اکس ماشینا» است، اما در بستری حقوقی و اجتماعی.
ریتم فیلم متعادل است و در عین آرامش، تنش مداومی در زیر پوست داستان جریان دارد. هر صحنه اطلاعاتی تازه میدهد و در عین حال مخاطب را برای کشف حقیقت تشویق میکند. دیالوگها دقیق و پرمعنا هستند؛ حتی جملات کوتاه میان شخصیتها، بار فلسفی و اخلاقی سنگینی دارند. فیلم از آن دسته آثاری است که هر چه بیشتر به آن فکر کنی، معناهای جدیدتری در آن پیدا میکنی. «عدالت مصنوعی» از آن فیلمهایی است که کمتر در سینمای مدرن اروپا دیده میشود: اثری پرمفهوم، جسور و اندیشمند. این فیلم هشدار میدهد که مرز میان پیشرفت و بیانسانی بسیار باریک است. تماشای آن نه تنها تجربهای سینمایی، بلکه دعوتی به اندیشیدن است.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد