بستن
R   بالای 17 سال
لندن فرا میخواند یک فیلم در ژانر اکشن, درام و کمدی به کارگردانی Allan Ungar و تولید 2025 در آفریقای جنوبی است. از بازیگران این فیلم می توان به Jeremy Ray Taylor, Josh Duhamel و Rick Hoffman اشاره کرد.
پس از فرار از بریتانیا بهدلیل یک مأموریت شکستخورده، یک آدمکش بدشانس مجبور میشود از پسر رئیس جنایتکار جدیدش مراقبت کند و به او بیاموزد چگونه مرد شود.
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
«London Calling» اثری از آلن آنگار است که با ترکیبی از کمدی، اکشن و رابطهی انسانی، تلاش میکند مخاطبش را در موقعیتی بگذارد که نه فقط از درگیری بیرونی بلکه از درون شخصیت اصلی هم احساس تنش کند. داستان با حادثهای آغاز میشود در لندن، جایی که تامی وارد، آدمکشی حرفهای، یکی از اهدافش را به اشتباه میکشد و وارد دردسر بزرگی میشود. این اشتباه او را مجبور میکند از کشور فرار کند و پنهان شود؛ اما وقتی به لس آنجلس میرسد، مجبور است وارد معاملهای شود: آموزش دادن پسرِ رئیس مافیا، که نوجوانی دستودلباز با علایق ویژهای است، تبدیلش به آدمی جدیتر و مقتدرتر در راهِ سرسختی در زندگی خیابانی و جنایی. ظاهراً مفهومِ فیلم بر این محور است که حتی آدمکشانِ خشن هم ممکن است، در شرایط خاص، انسانیت، ضعف، امید و تغییر را تجربه کنند — اگر ابزار داستان به درستی به کار گرفته شود.
فیلم از نظر ساختار، ترکیبی است از سبک buddy movie (دو نفر که در مسیر متفاوتی قرار میگیرند ولی باید کنار هم کار کنند)، مأموریت خطرناک، و همچنین عنصر «تربیت شدن» — نوجوانی که باید از حالت آسیبپذیر به نوعی بلوغ برسد. نیمهی اول فیلم بیشتر صرف معرفی شخصیتها، ایجاد تنش اولیه و مسئولیتپذیری تامی نسبت به اشتباهی که مرتکب شده میشود. طنز در این بخشها با موقعیتهایی مثل تعاملات میان تامی و نوجوانِ مأمور آموزش دیده (جولیان) شکل میگیرد. تضاد میان سبک زندگی ناامنِ آدمکش و دنیای آرامتر نوجوان، منبعِ موقعیتهای کمیکِ خوبی است. نیمهی دوم فیلم به سمت اکشن بیشتر، تعقیب و گریز، تقابل با دشمنان و موقعیتهای خطر میرود. اگر بخش ابتدایی کمی کند باشد، بخش دوم تلاش میکند با انفجارها، مأموریتها و فشار روانی بین تامی و والدین نوجوان داستان را جذابتر کند. اما در این مسیر، فیلم گاهی دچار کلیشهها میشود: دستگاه مافیایی با رئیس بیرحم، رابطه پدر و پسرِ در ظاهر بیارتباط، لحظات احساسی پیشبینیپذیر. این کلیشهها اگرچه برای ژانر چیز غیرمعمولی نیستند، اما وقتی پیشبینی شوند، ممکن است اثرگذاریشان کم شود.
تامی وارد (Josh Duhamel)
شخصیت اصلی است؛ آدمکشی که برخلاف ظاهر خشنش، ضعفها، ترسها و پشیمانیهایی دارد. Duhamel در این نقش سعی میکند بین سردی ناشی از حرفه و جنبه انسانیاش تعادلی برقرار کند. وقتی که باید با عقلانیت و احساساتش درگیر شود، لحظاتی دارد که مخاطب ممکن است با او همذاتپنداری کند.
جولیان (Jeremy Ray Taylor)
نوجوانی است متفاوت: نه قوی، نه ماسک آدمکشی، بلکه کسی با علایق خاص، آسیبپذیر، کمی خجالتی و خیلی دلش میخواهد مورد تأیید پدرش باشد. نقشِ او به فیلم کمک میکند از کلیشه آدمکشِ تنها فراتر رود، چون تعامل با او باعث میشود تامی مجبور باشد خود را دوباره ببیند.
بنسون (Rick Hoffman)
رئیس مافیا و پدر جولیان است. شخصیتی تمام قد سنتی، با توقعات زیاد نسبت به احترام و خشونت. رابطهی او با جولیان و نوع انتظاری که از تامی دارد، یکی از منابع درگیری در فیلم است.
فرِدی داربی (Aidan Gillen)
شخصیتی که بهعنوان تهدید بیرونی نقش دارد: او کسی است که از اشتباهِ تامی آسیب دیده و حالا دنبال انتقام است. حضور فرِدی باعث میشود خطر بیرونی و فشار مهلکی که تامی را تعقیب میکند ملموس شود. شخصیتهای فرعی دیگر وظیفه دارند فضاسازی کنند و گاهی بعضی از آنها زیر بار شخصیتپردازی کامل نمیروند. اما در مجموع، تعامل شخصیتها خوب است و شیمی بین Duhamel و Taylor یکی از نقاط مثبتِ فیلم است.
فیلمبرداری و لوکیشن
علیرغم عنوان فیلم که «لندن» را در نام دارد، بخش بزرگی از روایت در لس آنجلس اتفاق میافتد. استفاده از نورپردازی رنگی، فضاهای خیابانی، پاسگاهها، خیابانهای تاریک و برخی نماهای شهری ملموس به فضا حس تنش و اکشن میدهد. دوربین در سکانسهای اکشن مناسب عمل میکند، تعقیب و گریزها تا حدی هیجان دارند.
موسیقی و صداگذاری
موسیقی به خوبی جو فیلم را همراهی میکند: قطعاتی که هم تم اکشن دارند و هم مواقعی که فیلم میخواهد لحظه احساسی بسازد، صدای آرامتر. صداگذاری، انفجار و گلوله و برخوردها گاهی ممکن است اغراقآمیز باشد، اما برای ژانر کمدی-اکشن تا حد زیادی قابل قبول.
تدوین و ریتم
همانطور که گفته شد، ریتم فیلم در نیمهی اول کندتر است. تدوین در بخشهای اکشن توانسته درگاه خوبی باشد برای افزایش هیجان، اما تعویض بین صحنههای اکشن و مواقع احساسی بعضیوقتها حس بیتوازنی ایجاد میکند. فیلم تقریباً ۱ ساعت و ۵۴ دقیقه است که برای ژانر اکشن-کمدی کمی بلند محسوب میشود؛ اگر قسمتهایی که اضافیاند فشردهتر یا کاهش یافته بودند، اثر میتوانست منسجمتر باشد.
«London Calling» فیلمی است که اگر واردش شوی، میتواند تفریح خوبی باشد؛ نه فیلمی که بخواهد انقلابی در ژانر اکشن-کمدی ایجاد کند، بلکه اثری برای گذران وقت سرگرمکننده با کمی فکر و احساس. در ادای احترام به ژانرها، «لندن فرا میخواند» امتیازات خاص خودش را دارد: آدمکشی که باید معلم شود، نوجوانی که تشنه تأیید است، تعارض بین مسئولیت و خشونت، و تصویر متضاد میان محیطهای خیابانی و خانوادگی. اگر از فیلمهایی که کلیشههای ژانر را بهشکلی پیشبینیپذیرتر استفاده میکنند خوشت نمیآید، ممکن است بعضی قسمتها اذیت کننده باشد. اما اگر دلت میخواهد ساعتی را با اکشن، طنز و کمی احساس بگذرانی، این فیلم گزینه نسبتاً خوبی است.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد