بستن
پلوریبوس یک سریال در ژانر درام و علمی تخیلی به کارگردانی و تولید 2025 در آمریکا است. از بازیگران این سریال می توان به Monae Lott, Monique Lott و Rhea Seehorn اشاره کرد.
«داستان غمگینترین انسان روی زمین و کسی را دنبال میکند که باید جهان را از خوشبختی نجات دهد.»
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
فصل 1
6 قسمت
زیرنویس فارسی
قسمت  1
قسمت  2
قسمت  3
قسمت  4
قسمت  5
قسمت  6
دوبله فارسی
قسمت  1
قسمت  2
قسمت  3
قسمت  4
قسمت  5
قسمت  6
سریال Pluribus (پلوریبوس) تازهترین اثر وینس گیلیگان، خالق دو شاهکار بزرگ تلویزیونی یعنی Breaking Bad و Better Call Saul است. اما این بار، او بهجای دنیای جنایت و قانون، به سراغ جهانی رفته که در ظاهر آرام، اما در عمق، هولناک است — جهانی که در آن خوشبختی دیگر انتخاب نیست، بلکه اجبار است. گیلیگان که همیشه در آثارش با اخلاق، گناه و اختیار بازی کرده، در این سریال قدمی فراتر میگذارد. Pluribus نه تنها داستانی علمیتخیلی و رازآلود است، بلکه بازتابی از وضعیت انسان مدرن است؛ انسانی که در جستوجوی خوشبختی، شاید خودش را از دست داده است.
ماجرای سریال در جهانی رخ میدهد که بهواسطهی ویروسی ناشناخته، بخش بزرگی از مردم به نوعی «ذهن جمعی» پیوستهاند. این ویروس همه را به حالتی دائمی از شادی، رضایت و آرامش میبرد — بدون رنج، بدون خشم، بدون اضطراب. اما در این میان، زنی به نام کارول استورکا (با بازی درخشان ریا سیهورن) تنها کسی است که به طرز مرموزی در برابر این پدیده ایمن مانده. او تنها انسانی است که هنوز «احساسات واقعی» دارد؛ غم، تردید، ناامیدی و عشق. در حالی که دیگران در بهشتی مصنوعی غرق شدهاند، کارول باید تصمیم بگیرد که آیا باید این وضعیت را بپذیرد یا در برابر آن بایستد. بدون آنکه وارد جزئیات شویم، Pluribus بیش از هر چیز دربارهی معنای انسانبودن است — اینکه آیا خوشبختی بدون آزادی ارزش دارد؟
از همان صحنههای ابتدایی، مشخص است که با اثری کاملاً متفاوت از دیگر آثار گیلیگان روبهرو هستیم. در Breaking Bad، واقعگرایی خشن و خاکی حضور داشت؛ اما در Pluribus، همهچیز در نوری سرد، تمیز و بیش از حد آرام غوطهور است. طراحی صحنه و رنگبندی سریال بهگونهای است که جهان را شبیه به تبلیغی همیشگی از شادی نشان میدهد — خانههایی بینقص، چهرههایی لبخندزن و خیابانهایی بیهیاهو. اما زیر این آرامش، احساسی از وحشت و بیگانگی جاری است. گیلیگان با استفاده از ریتمی آهسته و قاببندیهای دقیق، حس خفگی را منتقل میکند؛ احساسی که بیننده را وادار میکند تا در سکوت این شادی مصنوعی، اضطراب را حس کند. هر پلان، استعارهای از کنترلی نرم است — دنیایی که در آن همه لبخند میزنند، چون اجازهی اندوه ندارند.
ریا سیهورن، که پیشتر در نقش کیم وکسلر در Better Call Saul درخشیده بود، در اینجا نقشی بهمراتب دشوارتر را ایفا میکند. او باید انسانی را به تصویر بکشد که در جهانی از انسانهای خندان، درونش در حال فروپاشی است. بازی او ترکیبی از شکنندگی و مقاومت است — چشمانی خسته اما مصمم، و لحنی که گاهی میان شوخطبعی تلخ و یأس در نوسان است. در کنار او، بازیگران مکمل نیز نقشهایی چندوجهی دارند؛ کسانی که گاه بهنظر میرسد خودآگاهاند، اما شاید بخشی از همان ذهن جمعی باشند. روابط میان این شخصیتها، نوعی پارانویا و بیاعتمادی را در فضای داستان میپراکند، و همین رازآلودگی، ریتم اثر را نگه میدارد.
در ظاهر، Pluribus یک داستان علمیتخیلی است، اما در باطن، پرسشهای عمیقی دربارهی روان انسان مطرح میکند. سؤال محوری سریال این است: اگر انسان بتواند همواره شاد باشد، آیا هنوز انسان است؟ خوشبختی در این جهان، نه نتیجهی تلاش، بلکه نتیجهی حذف تضادهاست — حذف غم، خشم، تردید و حتی عشق واقعی. گیلیگان این مفهوم را همچون نقدی بر جامعهی معاصر میسازد؛ جامعهای که در آن تبلیغات، شبکههای اجتماعی و فناوری، نوعی شادی اجباری را به ما تحمیل کردهاند. در پسِ ظاهر آیندهنگرانهی سریال، استعارهای از «اکنون» پنهان است: جهانی که در آن رنج، نقطهی ضعف محسوب میشود، نه بخشی از رشد.
سریال با ریتمی سنجیده و آرام پیش میرود. هر قسمت به تدریج لایهای از واقعیت را کنار میزند، تا جایی که تماشاگر درمییابد شاید چیزی فراتر از ویروس در کار باشد — شاید این وضعیت، انتخاب خود انسانها بوده است. گیلیگان در روایت از همان امضای خاص خود استفاده میکند: ساختار چندلایه، جزئیات دقیق، گفتوگوهای فلسفی با طنز ظریف و لحظاتی از شوکهای احساسی. Pluribus بهجای تکیه بر جلوههای ویژه، با قدرت فیلمنامه، معنا میسازد. هر صحنه، نشانهای است از جنگ میان «فکر» و «احساس»، میان «منِ فردی» و «ما»ی جمعی. از نمادها و رنگها در این سریال بهعنوان ابزار روایی استفاده شده است. رنگ آبی و سفید، نشانهی پاکی و نظم است؛ اما همین نظم، تهدید اصلی است. در مقابل، فریمهایی که با سایه یا رنگهای تیرهتر نمایش داده میشوند، معمولاً جاییاند که هنوز «انسانیت» باقی مانده است. نورپردازی بیش از اندازه، لبخندهای تصنعی، و حتی طراحی لباسها، همگی بخشی از استعارهی مرکزی سریالاند: جهانی که بیش از حد کامل است، دیگر واقعی نیست.
موسیقی متن سریال با ترکیبی از ملودیهای آرام و صداهای مکانیکی ساخته شده است؛ صدایی که گاهی حس خواب و گاهی کابوس را القا میکند. در بسیاری از لحظات، سکوت نقش پررنگتری از موسیقی دارد — سکوتی که میان خندهها موج میزند و تماشاگر را به فکر فرو میبرد. برخلاف جهان زمینی و قانونمحور Breaking Bad، در Pluribus خبری از خشونت مستقیم یا جرم نیست؛ اینجا خشونت پنهان است، در کنترل ذهن و حذف احساسات. گیلیگان در این سریال از قدرت تصویر برای نمایش مفهوم استفاده میکند، نه برای تحریک هیجان. نتیجه، اثری فلسفیتر، کندتر و عمیقتر است که مخاطب را نه فقط برای دیدن، بلکه برای اندیشیدن دعوت میکند.
در پایان هر قسمت، Pluribus ما را به درون تضادی بنیادین میکشاند: اگر بتوانیم همیشه شاد باشیم، آیا هنوز انسان هستیم؟ شاید همین رنج و تردید است که ما را زنده نگه میدارد، نه لذت دائمی. سریال به زیبایی نشان میدهد که خوشبختی بدون سایهی اندوه، پوچ است؛ و آزادی بدون امکان خطا، بیمعنا. این اثر، بیننده را به سفری میبرد که در آن به جای ترس از تاریکی، باید از نور بیپایان بترسی.
سریال Pluribus (پلوریبوس) یکی از متفاوتترین آثار تلویزیونی سال ۲۰۲۵ است؛ سریالی که بهجای ارائهی پاسخ، سؤال میپرسد. این اثر، تماشاگر را به تأمل دربارهی ماهیت احساسات انسانی و مرز میان شادی و کنترل وامیدارد. با روایت کند اما عمیق، بازیهای درخشان، و فضایی سرد و مرموز، Pluribus همانقدر که تماشایی است، تفکربرانگیز هم هست. در دورانی که بسیاری از آثار تلویزیونی تنها به دنبال سرگرمیاند، این سریال جسارت دارد که ذهن بیننده را درگیر کند — و همین، بزرگترین ارزش آن است.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد