بستن
تابستانی که هیکارو مرد یک انیمیشن در ژانر انیمه, انیمیشن, درام و معمایی به کارگردانی و تولید 2025 در ژاپن است. از بازیگران این انیمیشن می توان به Chiaki Kobayashi, Shion Wakayama و Shûichirô Umeda اشاره کرد.
هیکارو ناپدید میشود و موجودی ناشناخته با ظاهر، صدا و خاطرات او جایگزینش میگردد. این موجود اسرارآمیز، شخصیت هیکارو را حفظ میکند و چنان رفتار مینماید که تشخیص آن از هیکاروی واقعی تقریبا غیرممکن به نظر میرسد، در حالی که به زندگی روزمره او ادامه میدهد و…
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
فصل 1
11 قسمت
زیرنویس فارسی
قسمت  1
قسمت  2
قسمت  3
قسمت  4
قسمت  5
قسمت  6
قسمت  7
قسمت  8
قسمت  9
قسمت  10
قسمت  11
سریال «تابستانی که هیکارو مرد» اثری است که بهطرز استادانهای میان ژانر ترس روانشناسانه، درام نوجوانانه و تعلیق نفسگیر حرکت میکند. این مجموعه، اقتباسی از مانگای تحسینشدهای با همین نام است که توانسته طرفداران پرشماری در ژاپن و خارج از آن پیدا کند. نسخه ۲۰۲۵ سریال با کارگردانی شینجی کوبایاشی و فیلمنامهای از آیاکا موراکامی، نهتنها وفادار به منبع اصلی مانگا باقی مانده بلکه لایههای بصری و عاطفی تازهای به آن افزوده است.
داستان در روستایی آرام و دورافتاده آغاز میشود؛ جایی که یوشیکی و هیکارو، دو دوست صمیمی از کودکی، تابستان خود را مانند همیشه در کنار هم میگذرانند. همه چیز عادی بهنظر میرسد تا اینکه هیکارو ناگهان در حادثهای مرموز جان میبازد. شوک و اندوه یوشیکی هنوز فروکش نکرده که با واقعیتی هولناک روبهرو میشود: هیکارو بازگشته، اما نه بهعنوان همان انسان سابق. روایت بهتدریج ماهیت تغییر یافته هیکارو را آشکار میکند؛ او چیزی میان انسان و موجودی ناشناخته است که گویی از جایی بیرون از جهان ما آمده. این تغییر، روابط میان شخصیتها را به شکلی پیچیده درمیآورد و فضایی سرشار از بیاعتمادی، ترس و اشتیاق ایجاد میکند.
یامازاکی در نقش یوشیکی، نوجوانی سرشار از احساسات متناقض، بازیای درخشان ارائه میدهد. او همزمان باید سوگوار دوست از دست رفتهاش باشد و با نسخهای غریبه و غیرقابل پیشبینی از او زندگی کند. نگاهها و مکثهای او، بار روانی سنگین داستان را منتقل میکنند.
یوشیزاوا با ظرافت، دوگانگی هیکارو را به تصویر میکشد: هم چهره آشنا و دوستداشتنی گذشته را حفظ کرده و هم حس تهدید و بیگانگی را القا میکند. این نقش بهراحتی میتوانست به یک کلیشه بدل شود، اما اجرای چندلایه او باعث شده شخصیت هیکارو به یکی از ماندگارترین کاراکترهای سریالهای ترسناک ژاپنی تبدیل شود.
از مادر یوشیکی که بهطرز غریزی به تغییرات هیکارو مشکوک میشود گرفته تا پیرمردهای روستا که افسانههای محلی را زمزمه میکنند، هر شخصیت کوچک، قطعهای از پازل معمای اصلی را تکمیل میکند.
یکی از نقاط اوج سریال، فضاسازی آن است. روستای کوچک با خانههای چوبی، جادههای باریک و جنگلهایی که در مه صبحگاهی فرو رفتهاند، بستر کاملی برای روایت این داستان پر از تعلیق است. استفاده هوشمندانه از سکوت، صدای حشرات شب و وزش باد در میان درختان، حس تنهایی و خطر را دوچندان میکند. کارگردان با انتخاب قابهای بسته و حرکتهای آهسته دوربین، بهخوبی توانسته اضطراب پنهان در زیر سطح زندگی روزمره را به مخاطب منتقل کند. هر بار که هیکارو در صحنه حاضر است، نورپردازی کمی سردتر و رنگها کمی بیروحتر میشوند تا حس «بیگانگی» او تقویت شود.
موسیقی متن ساخته کازوما جینبو، ترکیبی از ملودیهای آرام و ناآرامکننده است که فضای سریال را شکل میدهد. صدای آرام پیانو در لحظات احساسی و ضربآهنگهای تند در سکانسهای تنشزا، تعادل ظریفی ایجاد میکند. طراحی صدا با دقت بالایی انجام شده؛ از خشخش برگها گرفته تا نفسهای کوتاه شخصیتها در لحظات بحرانی، همه جزئیات حس غوطهور شدن در داستان را به بیننده منتقل میکند.
سریال با پایانی تلخ و درعینحال شاعرانه به اتمام میرسد. یوشیکی، پس از کشمکشی عاطفی و اخلاقی، تصمیمی میگیرد که هم رهاییبخش و هم دردناک است. این پایانبندی، مانند خود داستان، باز است و مخاطب را وادار میکند تا پس از تماشای آن، به پرسشهای بیپاسخ فکر کند. «تابستانی که هیکارو مرد» اثری است که با بهرهگیری از عناصر ترس روانشناسانه، داستانی عاطفی و عمیق را روایت میکند. این سریال نشان میدهد که ترس واقعی همیشه از هیولاهای غریبه نمیآید، بلکه گاهی از عزیزانی ناشی میشود که دیگر همان آدم سابق نیستند.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد