در حومه بنگلور، کوندانا، یک ASI آتشین در یک پاسگاه خیالی بنگلور قرار دارد که با یک گانگستر محلی درگیر می شود. در همین حال، زندگی عاشقانه او با ساهانا با موانعی روبرو است.
رافد بنا از کار خبرنگاری و سردبیری انصراف میدهد و همراه خانواده راهی آمرلی میشود و مورد استقبال اهالی آنجا قرار می گیرند. وضعیت آمرلی به تازگی تغییر کرده است و سرهنگ مصطفی متوجه تحرکاتی در منطقه شده است. از طرفی هاله (همسر رافد) به ارتباط او با دختری بنام سجی مشکوک است و...
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد