فاصله ی احمد تا مرگ تنها شش روز است. تنها چیزی که می تواند او را از این مخمصه نجات دهد، پیدا کردن دلیل اتفاقاتی است که در گذشته رخ داده و دلیل مشکلات امروز است...
یک افسر اطلاعاتی انگلیس همراه یک زن چریک فرانسوی در شمال آفریقا برای انجام یک ماموریت کشنده برنامه ریزی می کنند. بعد از اتمام ماموریت از هم جدا می شوند و بعد از مدتی دوباره یکدیگر را در لندن می بینند.
پس از آنکه فاجعه ای نیکول را با دوستان دوران کودکی خود متحد کرد ، هر کدام خود را در خطر می بینند ، آنها هدف یک تعقیب کننده مشکوک و آشفته شده اند. نیکول می داند که این نمی تواند تصادفی باشد.
ایچیگو توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی پس از برخورد با یک شینیگامی یا روح مرگ به کلی دگرگون می شود. او پس از بدست آوردن قدرتی عجیب می تواند از شهر کاراکورا در مقابل نیروهای پلید محافظت کند.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد