گارفیلد در حال رفتن به یک ماجراجویی وحشی در فضای باز است. گارفیلد و اودی پس از یک ملاقات غیرمنتظره با پدر گمشده اش مجبور می شوند زندگی خود را رها کنند تا در یک دزدی خنده دار و پرمخاطره به ویک بپیوندند.
پس از آنکه فاجعه ای نیکول را با دوستان دوران کودکی خود متحد کرد ، هر کدام خود را در خطر می بینند ، آنها هدف یک تعقیب کننده مشکوک و آشفته شده اند. نیکول می داند که این نمی تواند تصادفی باشد.
ایچیگو توانایی دیدن ارواح را دارد. زندگی وی پس از برخورد با یک شینیگامی یا روح مرگ به کلی دگرگون می شود. او پس از بدست آوردن قدرتی عجیب می تواند از شهر کاراکورا در مقابل نیروهای پلید محافظت کند.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد