بستن
سانسور شده
TV-MA   بالای 17 سال
اسپلینتر سل: نگهبان مرگ یک انیمیشن در ژانر اکشن, انیمه, انیمیشن, علمی تخیلی, ماجراجویی و هیجان انگیز به کارگردانی و تولید 2025 در آمریکا است. از بازیگران این انیمیشن می توان به Janet Varney, Kirby Howell-Baptiste و Liev Schreiber اشاره کرد.
در دنیای سایه وار جاسوسی، «سم فیشر» هم افسانه است و هم شایعهای در گوشها. اکنون که دوباره به میدان بازگشته، باید به مأمور تازهکاری کمک کند تا پرده از توطئهای جهانی بردارد.
دانلود از سایت تنها با IP ایران امکانپذیر است، در صورت استفاده از VPN آن را خاموش کنید.
فصل 1
فصل به پایان رسیده
8 قسمت
زیرنویس فارسی
قسمت  1
قسمت  2
قسمت  3
قسمت  4
قسمت  5
قسمت  6
قسمت  7
قسمت  8
دوبله فارسی
قسمت  1
قسمت  2
قسمت  3
قسمت  4
قسمت  5
قسمت  6
سریال «اسپلینتر سل: نگهبان مرگ» در سال ۲۰۲۵ یکی از جاهطلبانهترین اقتباسهای ساختهشده از دنیای بازیهای ویدیویی است. اثری که نه تنها از میراث یکی از مهمترین فرنچایزهای جاسوسی جهان الهام گرفته، بلکه توانسته در قالب انیمیشن بزرگسال، داستانی تازه، تاریک و درگیرکننده را روایت کند. این سریال، مخاطب را به دنیایی بازمیگرداند که در آن سکوت، سلاح اصلی است و هر تصمیم میتواند مرگ یا نجات باشد. «اسپلینتر سل» از همان ابتدا وعده میدهد که قرار است چیزی فراتر از یک اقتباس صرف باشد — بازخوانی اخلاق، انسانیت و تعهد در جهانی که همه چیز خاکستری است.
در مرکز روایت، مأمور افسانهای سام فیشر قرار دارد؛ مردی که سالها از عملیات میدانی فاصله گرفته و اکنون در انزوا زندگی میکند. اما وقتی مأمور جوانی از سازمان آسیب میبیند و تهدیدی جدید در حال ظهور است، فیشر دوباره به سایهها بازمیگردد — جایی که بیش از همه به او تعلق دارد. سریال از همان قسمت نخست، حالوهوایی تاریک و واقعگرایانه دارد. برخلاف بسیاری از اقتباسهای اکشن، تمرکز آن بر تفکر، برنامهریزی و انتخاب است، نه صرفاً درگیری و انفجار. داستان به شکل اپیزودیک اما پیوسته روایت میشود؛ هر مأموریت، آینهای از گذشته و حال شخصیتهاست و مخاطب را در دل معمایی چندلایه فرو میبرد.
«سام فیشر» در این اثر نه صرفاً یک قهرمان اکشن، بلکه انسانی شکسته، پدرانه و در عین حال سرد است. او بازتاب مردیست که تمام عمرش را در سایه گذرانده و حالا باید با گذشته و پیامدهای تصمیمهایش روبهرو شود. صدای خسته و نگاه بیاحساس او پر از داستانهای ناگفته است. سریال بهزیبایی تضاد میان وظیفه و وجدان را در وجودش نشان میدهد.
شخصیت جدیدی که به عنوان مأمور تازهکار معرفی میشود و مکمل کاملی برای سام است. او جوان، پرانرژی و گاهی بیپرواست. رابطه میان این دو شخصیت، یکی از جذابترین محورهای داستان است — استاد و شاگردی که در عین تضاد، به یکدیگر شباهت دارند. زینیا به شکلی غیرمستقیم یادآور گذشتهی سام است؛ زمانی که هنوز جهان برایش سیاه و سفید بود.
در کنار این دو، چهرههایی از سازمانهای اطلاعاتی، مأموران دورو و دشمنانی مرموز حضور دارند. طراحی آنها با دقت انجام شده تا بهجای تبدیل شدن به کلیشه، بخشی از سیستم فاسد و مبهم قدرت باشند. هر شخصیت در واقع نمادی از یکی از وجوه دنیای مدرن جاسوسی است: دروغ، فداکاری، و بازیهای سیاسی پنهان.
از لحاظ بصری، سریال شاهکاری از نور، سایه و رنگ است. استفاده از طیفهای خاکستری و سبز تیره، حالوهوای آشنا و کلاسیک بازی را به یاد میآورد. انیمیشن سهبعدی با بافتی خشن و زبر طراحی شده که حس واقعگرایی را تقویت میکند.
کارگردان بهجای اکشنهای شلوغ، تمرکز را بر تنش در سکوت گذاشته است. لحظههایی وجود دارد که صدای نفس سام و صدای قدمهای دشمنان از صدها انفجار هیجانانگیزتر است. موسیقی متن، ترکیبی از الکترونیک تیره و تمهای نظامی است که روح سریال را شکل میدهد. تم اصلی در لحظهی آغاز هر مأموریت، مانند ضربان قلب تماشاگر بالا میرود و با هر سکوت، دوباره آرام میشود. ریتم روایت در «Deathwatch» کند اما حسابشده است. برخلاف سریالهای پرشتاب اکشن، اینجا هر حرکت هدفمند است. گاهی یک گفتوگوی دو دقیقهای، اطلاعاتی میدهد که در قسمت بعد منجر به چرخش بزرگی در داستان میشود.
نویسنده با مهارت از ساختار چندلایه بهره برده است: مأموریتها نه فقط برای پیشبرد داستان، بلکه برای بازتاب شخصیتها طراحی شدهاند. نتیجه آن است که بیننده نهتنها شاهد مأموریتهای جاسوسی، بلکه شاهد تحول درونی سام فیشر نیز هست.
«اسپلینتر سل: نگهبان مرگ» از نظر فنی یکی از دقیقترین انیمیشنهای اکشن سال ۲۰۲۵ است. تیم تولید بهوضوح از فناوریهای نوین موشنکپچر برای طبیعیسازی حرکات استفاده کرده است. در طراحی نور، تأکید ویژهای بر بازتاب در سطوح فلزی، شعاع دید محدود و بافت تاریکی وجود دارد که حس «در کمین بودن» را القا میکند. صداگذاری نیز یکی از درخشانترین بخشهاست؛ از صدای چکیدن آب در تونلها گرفته تا نفسنفسهای مأموران و زمزمههای آرام در بیسیم. همهچیز دقیق و باورپذیر است. عنوان این فصل، استعارهای دوگانه دارد. «نگهبان مرگ» هم به خود سام اشاره دارد — مردی که مأموریتش نظارت بر مرگ دیگران است — و هم به سیستم امنیتی جهانی که در پس پرده همه چیز را کنترل میکند. در واقع، سام فیشر در این داستان نهتنها برای جلوگیری از فاجعه، بلکه برای مواجهه با ذات مرگ و گناه خودش به میدان بازمیگردد.
«Splinter Cell: Deathwatch» نمونهای درخشان از یک اقتباس بالغ است. اثری که نشان میدهد چگونه میتوان از دل یک بازی ویدیویی، درامی انسانی و تأثیرگذار ساخت. این سریال با ترکیب تعلیق روانشناختی، فلسفهی اخلاقی و زیباییشناسی بصری، نهتنها برای گیمرها بلکه برای هر علاقهمند به داستانهای جاسوسی قابلتقدیر است. اگر از دنیای تام کلنسی، بازیهای مخفیکاری و شخصیتهای پیچیده خوشت میآید، این اثر را از دست نده. و اگر هیچوقت Splinter Cell را تجربه نکردهای، این سریال بهترین دروازه برای ورود به دنیای آن است.
هیچ نظری برای نمایش وجود ندارد